آیا هوش همان IQ است؟
هوش يكي از قديمي ترين مفاهيم روانشناسي است. قدر مسلم در متون متعدد علمي بحث هاي فراوانی درباره آن شده است. هنوز هم نظريهپردازان بر سر تعريف آن توافق ندارند؛ براي مثال آيا هوش توانايي يا كيفيت واحدي است يا مجموعه اي از مهارت هاست؟ آنچه مسلم است هوش يكي از جذابترين نيروهاي رواني است كه جلوه هاي آن در موجودات مختلف به ميزان متفاوت قابل مشاهده است. هرچقدر موجودات متكامل تر باشند، از نظر هوشي نيز پيشرفته تر و به همان نسبت از پيچيدگي بيشتري برخوردارند. دانشمندان براي تعريف اين پيچيده ترين فرآيند رواني، تلاشهاي بسياري كرده اند.
هوش چندگانه
گاردنر يکی از محققين پيشگام در اين زمينه بود. او در سال 1983 ايده هوش چندگانه را مطرح نمود و هوش را به شش نوع تقسيم نمود: هوش زبان شناسی، موسيقی، رياضيات و منطق، فضايي، جسمانی و خصوصی (شخصی). بر اساس اين تئوری تنها با استفاده از تست IQ نمی توان هوش يک انسان را اندازه گيری نمود. اهميت کار گاردنر چند سال بعد آشکار شد.
هوش هیجانی (EQ)
در دهه 1990 پيتر سالووی و جان ماير قسمتی از گروه هوش شخصی گاردنر را به عنوان هوش هیجانی (EQ) شناسائي کردند. که به اين صورت تعريف می شود: قابليت نظارت يک شخص بر هيجانهای خود و ديگران برای تمايز قائل شدن بين آنها و استفاده از اين هيجان ها برای هدايت تفکر و عملهايش می باشد. به عبارت ديگر هوش هیجانی قابليتی برای تشخيص، دسترسی، فهميدن و مديريت هيجان می باشد. اهميت اين قابليت ها، بعدها توسط نويسندهای به نام گُلمن در کتاب «هوش هيجانی» مورد تاکيد قرار گرفت . او در اين کتاب مطرح کرد که برای پيش بينی موفقيت در زندگی، قابليت های هيجانی بسيار مهمتر از IQ سنتی می باشند. يک فروشنده، سياستمدار، معلم، جراح و رهبر مذهبی موفق دارای درجه بالايي از اين نوع هوش هستند.
چهار قابلیت هوش هیجانی
در انسانها هوش هيجانی شامل چهار قابليت است که به طور مساوی در هوش هيجانی مشارکت دارند. اين چهار قابليت به شرح زير می باشند:
- ادراک هيجان در خود يا ديگران: شخص دارای قابليت ادراک هيجان از طريق حالات چهره، ژست و صوت می باشد.
- استفاده از هيجان در تسهيل فرآيند تفکر: از حالتهای هيجانی برای هدايت فرآيند شناختی و تغيير توجه استفاده می شود. هيجان به شکلهای مختلفی می تواند فرآيند استدلال را تسهيل کند. به عنوان نمونه هنگامی که شخص بايد بين چندين گزينه يکی را انتخاب کند؛ می تواند با مراجعه به سيستم هيجان و در صورت امکان حذف گزينه های نامطلوب (که احتمالاً در مورد آنها تجربه هيجانی نامطلوبی در حافظه دارد)، فضای جستجو را کوچک نموده و در نتيجه، با سرعت بالاتری گزينه برتر را انتخاب نمايد.
- فهم هيجان، زبان و سيگنالهای حاوی هيجان: فهم هيجان، فعاليتی شناختی است که شخص، درباره اينکه چرا يک شخص(خود يا ديگران) در يک حالت هيجانی قرار دارد (مثلاً رفتار ناعادلانه يک شخص را عصبانی میکند) و چه عملهايي با آن حالت در ارتباط هستند (يک شخص عصبانی به ديگران حمله میکند).
- مديريت هيجان برای رسيدن به يک هدف مشخص: زمانی که يک فرد هيجانات را بفهمد؛ می تواند هيجانات خودش و ديگران را برای ارتقاء اهداف اجتماعی مديريت کند. برای نمونه، يک نفر در هنگام ناراحتی به سينما می رود تا هيجان های مثبت پيدا کند؛ يا يک کار خوشايند برای بيرون آوردن دوستش از بد خلقی انجام میدهد.
شبکه های اجتماعی