امنیت هیجانی اندازه گیری پایداری وضعیت هیجانی فرد است. ناامنی هیجانی یا به سادگی ناامنی، احساس اضطراب عمومی یا عصبی بودن است که ممکن است با درک خود یک شخص به وجود آمده باشد که به نوعی آسیب پذیر یا فرومایه باشد، یا احساس آسیب پذیری یا بی ثباتی که باعث می شود تصویر یا نفس فرد را تهدید کند.
این مفهوم مربوط به تاب آوری روانشناختی است، تا آنجا که هر دو مربوط به تأثیرات ناشی از مشکلات و موانع موجود بر یک فرد می باشند. با این حال، تاب آوری مقابله بیش از حد را با اشاره به وضعیت اقتصادی اجتماعی فرد مد نظر دارد، در حالی که امنیت هیجانی به طور خاص تأثیر هیجانی را مشخص می کند. به این معنا ، امنیت هیجانی را می توان بخشی از تاب آوری دانست.
مفهوم امنیت هیجانی یک فرد از ایمنی هیجانی [1]یا امنیت تأمین شده توسط یک محیط غیر تهدیدآمیز و حمایتی باید متمایز شود. گفته می شود که فردی که نسبت به دوره های افسردگی ناشی از مشکلات جزئی مستعد است، امنیت هیجانی کمتری دارد. ممکن است گفته شود که شخصی که شادی عمومی اش حتی در اثر پریشانی های بزرگ در الگوی زندگی شان متزلزل نیست، امنیت هیجانی بیشتری دارد.
ناامنی هیجانی
آبراهام مازلو فرد ناامن را فردی توصیف کرد که “جهان را جنگل تهدیدآمیز و بیشتر انسانها را خطرناک و خودخواه می داند چ؛ احساس می کند که فردی مردود و منزوی، مضطرب و خشن است؛ به طور کلی بدبین و ناراحت است؛ علائم تنش و درگیری را نشان می دهد. گرایش به سمت درون دارد؛ با احساس گناه دچار مشکل می شود، یک یا چند اختلال در عزت نفس دارد؛ به سمت عصبی بودن گرایش پیدا می کند؛ و عموماً خودخواه و خودمدار است. ” او در هر فرد ناامن یک اشتیاق دائمی برای امنیت را مشاهده کرد.
فردی که ناامن است فاقد اعتماد به ارزش ها و قابلیت هایش، به خودش یا دیگران است، یا ترس این را دارد که وضعیت مثبت فعلی موقت باشد و با “اشتباه کردن” در آینده باعث از بین رفتن یا ناراحتیش شود. این نباید با حقارت اشتباه گرفته شود. حقارت مستلزم شناخت نواقص شخص است، اما همچنان یک دوز سالم اعتماد به نفس را حفظ می کند. عدم امنیت یک ارزیابی عینی از توانایی فرد نیست بلکه یک تفسیر هیجانی است. دو نفر با توانایی های یکسان ممکن است سطح ناامنی کاملاً متفاوتی داشته باشند.
عدم امنیت ممکن است در بروز کمرویی ، بدگمانی و ترک اجتماع نقش داشته باشد ، یا در غیر این صورت ممکن است فرد را به رفتارهایی مانند استکبار ، گستاخی یا زورگویی ترغیب کند. عدم امنیت تأثیرات زیادی در زندگی فرد دارد و چندین سطح از آن وجود دارد. تقریباً همیشه باعث انزوا می شود چون فرد ناامن تا حدی تمایل به دوری از مردم دارد. هرچه ناامنی بیشتر شود، درجه انزوا بیشتر می شود. عدم امنیت اغلب ریشه در سالهای کودکی فرد دارد.
این نوشته برگرفته از این مطلب می باشد.
[1] Emotional Safety