همانطور که در مبحث «تحلیل بازار محاسبات عاطفی» مطرح شد، بازار محاسبات عاطفی یک بازار روبه رشد می باشد. در سال ۲۰۱۹ میزان ۲۲.۲ میلیارد دلار بوده است که این میزان در سال ۲۰۲۴، در حدود۹۰ میلیارد دلار پیش بینی می شود. این موضوع می تواند برای افرادی که در مراکز نوآوری یا شتابدهنده ها مشغول به فعالیت هستند مفید باشد.
همانند هر صنعت فنآورانه نوظهور دیگری ، پیشگامان اولیه در صنعت محاسبات عاطفی با سه خطر اساسی روبرو هستند:
- خطر مواجه شدن با دره مرگ
- خطر عدم ایجاد به موقع یک شبکه ارزش جدید
- خطر منسوخ شدن سریع فن آوری یا مدل کسب و کار.
ارزش پیشنهادی (Value Proposition)
مطالعات تأکید می کنند که مشتری ها و شرکای تجاری صنایع نوظهور، یک فناوری خاص یا مدل تجاری را نمی خرند، بلکه ارزش پیشنهادی آن را می خرند، که ناشی از تطبیق فناوری و مدل کسب و کار است. در صورت عدم وجود یک مدل تجاری مناسب، یک فناوری نوظهور ارزش کمی را به مشتریان ارائه می دهد.
مدل کسب و کار یک نمایش از هسته منطقی و انتخاب های استراتژیک شرکت برای ایجاد و بدست آوردن ارزش در یک شبکه ارزش می باشد. از آنجایی که تکنولوژی های جدید یک ارزش پیشنهادی متفاوت را به بازار ارائه می کنند، به عنوان مکمل یک مدل کسب و کار هستند. بنابراین، ارائه ارزش متمایز به مشتریان، مزیت رقابتی ، ورود به بازارهای جدید و منسوخ شدن مدلهای تجاری موجود از ویژگیهای مدلهای کسب و کار تحول آفرین هستند. همانطور که مطرح شد «محاسبات عاطفی» در ارتباط با مطالعه و توسعه سیستم ها و ابزارهایی است که می توانند هیجانات انسان را تشخیص، تفسیر، پردازش و شبیه سازی نمایند. اولین مرحله در تحقیقات محاسبات عاطفی، توسعه الگوریتم های« تشخیص هیجان» (ER) است. در این زمینه ، سخت افزار یا نرم افزار داده های ورودی های مختلف مانند دوربین یا میکروفون را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.
بررسی بوم کسب و کار
بر اساس مطالعات و بررسی ها انجام شده از انواع مدلهای مدل کسب و کار «بازیگران حوزه محاسبات عاطفی»، «بوم کسب و کار استروالدر» زیر به صورت تجمعی با استفاده از اطلاعات همه بازیگران در ادامه رسم شده است.
با ورود فناوریهای نوظهور به بازارها، مشکلی که وجود دارد این است که ارزش پیشنهادی به همراه قابلیت های فناوری توسط مشتریان کاملاً درک نشده است. علاوه بر این ، چنین کسب و کارهایی اغلب از توسعه فناوری شروع می شوند و با چالش تطبیق محصولات خود با نیازهای مشتری روبرو می شوند. بنابراین ، برای پیشگامان فناوری بسیار مهم است که ابتدا ارزش واقعی را برای کاربران مشخص کنند و سپس اصول فناوری و همچنین مزایای آن را برای مشتریان توضیح دهند.
فن آوری های نوظهور از طریق بخش مشتری B2B آسان تر به جامعه تزریق می شوند ، زیرا آنها از جدیدترین فن آوریها آگاه هستند و به نوبه خود بسیاری از کاربران نهایی را آموزش می دهند. موارد عمده هزینه برای کسب و کارهای فنآورانه، هزینه های تحقیق و توسعه و منابع انسانی است. تحقیق و توسعه در مرکز فعالیت های کلیدی برای ارائه دهندگان فناوری است، که ناشی از این واقعیت است که این شرکت ها اغلب توسط کارشناسان فناوری اطلاعات ایجاد می شوند. منابع اصلی به سرمایه گذاری های جدید برای تمایز از رقبا کمک می کنند.
این نوشته برگرفته از مقاله ای با عنوان زیر می باشد.
Business Models for Emerging Technologies: The Case of Affective Computing
